مشي رهبري در حمايت از دولت ها
اولاً رئيسجمهور گرچه با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود، اما مشروعيت خويش را با تنفيذ و امضاي رهبري ميگيرد. اين امضا طبيعتا به معناي تأييد فرد منتخب و شايسته دانستن وي براي رياست قوه مجريه و نيز صحه گذاشتن بر نظر شوراي نگهبان در تأييد صلاحيت وي است؛ در غير اين صورت محلي از اعراب نخواهد داشت و از بلنداي شئون حاکم اسلامي به سطح يک امر تشريفاتي تنزل خواهد يافت. شايد بتوان اين احتمال را داد که فرد منتخب از نظر رهبر همان گزينه اصلح نبوده باشد؛ اشکالي هم ندارد؛ اما نميتوان گفت تنفيذ نشاني از تأييد ندارد و صرفاً يک عمل تشريفاتي براي رعايت سلسله مراتب قانوني است. در واقع، رياست جمهوري بدون امضاي ولي فقيه رسميت نمييابد؛ حتي اگر قرار باشد دقيقتر به موضوع نگاه کنيم، به فرد منتخب تا پيش از تنفيذ حکم توسط رهبري، نميتوان عنوان رئيسجمهور را اطلاق کرد و شرعاً و قانوناً اين امضا تأييديه و اذن ورود فرد منتخب به حوزه کاري رياست جمهوري است. مطابق مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسي، تنفيذ امري واقعي و غيرتشريفاتي است که بدون آن شرعاً منصبي اشغال نشده است. پس از ذکر اين مقدمه، ميتوان گفت عقلاني نخواهد بود که رهبر جامعه اسلامي فردي را با امضاي خويش براي مقام اول اجرايي کشور منصوب و رأي اکثريت مردم را تأييد کند، اما حمايت خويش را از وي و همکارانش در دولت دريغ کند و رئيسجمهور را در انجام مسئوليت خطيري که مردم و رهبري بر دوش او گذاشتهاند، تنها و بيحمايت رها کند! بنابراين تنفيذ حکم رياست جمهوري، درصدي از حمايت را با خود به همراه خواهد داشت.
ثانياً زماني اهميت وجود يا عدم اين حمايت را بيشتر درک خواهيم کرد که توجه کنيم نبض اکثريت جامعه در دستان رهبري است. چه از بعد سنتي، نگاه به نظر رهبر و چه بعد فقهي توجه به نظر ولي امر و چه ميزان محبوبيت قلبي و مقبوليت عقلي رهبري در جامعه که نظر ايشان را مهم ميکند، تودههاي مردم توجه بسياري به نظر رهبر جامعه اسلامي دارند و براي بسياري از اعمال و گفتار خويش، چشم به دهان ايشان دوخته اند؛ و حتي شائبه عدم حمايت رهبري از دولت، ميتواند روي برتافتن از دولت را در ميان تودهها رقم زند. به همين دليل، ميزان حمايت ايشان از دولت، در ميزان محبوبيت دولت، آزادي عمل دولت، سطح انتقادهاي منتقدين و. . . تاثيرگذار خواهد بود و براي موافق و مخالف و دوست و دشمن و خواص و عوام مهم است. با اين حساب، دولت بيحمايت رهبري چگونه ميتواند به کار خويش ادامه دهد؟
در راستاي چنين اهميتي است که رهبري همواره مشي ثابتي در حمايت از دولتهاي منتخب مردم داشتهاند. نمونههايي از اين حمايتها را با هم مرور کنيم:
وظيفه خود ميدانم که به مناسبت تشکيل کابينه جديد، از اعضاي کابينه قبلي، مخصوصاً برادر خوب و عزيزمان آقاي مهندس موسوي که حقيقتاً هشت سال در سختترين دوران با همه وجود تلاش کردند، تشکر کنم. (8 شهريور 68)
*در همه اين احوال خودم را موظف ميدانستم که از اينکه يک دولت حقيقتاً خدمتگزار و باايمان و داراي حس خدمتگزاري و دلسوز نسبت به مردم موجود است، حمايت کنيم. (9 مرداد 76 آخرين ديدار با دولت هاشمي)
*هرکس که امروز، انشاءالله رأي بياورد و نامش از اين صندوقها بيرون بيايد، من با او همانطور رفتار خواهم کرد که در هشت سال گذشته با آقاي رئيسجمهور، جناب آقاي هاشمي رفسنجاني رفتار کردهام. البته خوب؛ براي شخص من، هيچ کس آقاي هاشمي رفسنجاني نخواهد شد؛ اما اميدواريم براي ملت بشود و بتواند براي کشور همانطور شخصيتي باشد و همانطور تلاشي بکند و بلکه بيشتر و بهتر؛ چون باب رحمت الهي واسع است. (2 خرداد 76)
*البته من وظيفهام است که از شخص جناب آقاي خاتمي بهعنوان رئيسجمهور محترم و دولت به صورت کلي دفاع کنم و شما بدانيد که دفاع خواهم کرد. نه اينکه در مقابل دشمنان دفاع ميکنم؛ حتي در مقابل انتقادهاي غير صحيح دوستان - يعني عناصر داخلي و عناصر مؤمن و عناصر خودي- دفاع ميکنم. (2 شهريور 78)
*من از دولت حمايت ميکنم، از همه دولتهاي بر سر کار و منتخب مردم حمايت کردم، بعد از اين هم همين خواهد بود. از اين دولت هم (دولت احمدي نژاد) بهطور خاص حمايت ميکنم، اين حمايت بيدليل و بيحساب و کتاب نيست.
(1 فروردين 86)
از اين نمونهها در سخنان حضرت آيتالله خامنهاي فراوان است و در اين نوشتار براي جلوگيري از اطاله کلام، به ذکر همين چند نمونه اکتفا شد. همه اينها نشان از آن دارد که رهبري يک مشي ثابت در حمايت از دولتهاي حاضر داشتهاند. مشياي که از قضا در همين سخنراني اخيرشان هم پس از اعلام حمايت از دولت حسن روحاني مورد اشاره قرار ميگيرد: «من از همه تواني که در اختيارم هست استفاده خواهم کرد براي کمک به دولت؛ دولت را تأييد ميکنم، حمايت ميکنم، مثل همه دولتهاي گذشته. نسبت به مسئولان بلندپايه دولت - آنهايي که ميشناسم - اعتماد دارم. همه دولتهايي که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهاي منتخب مردمند و بنده در همه اين دورهها - آنوقتي که مسئوليت داشتم - از همه اين دولتها حمايت کردم.»
مشي حضرت امام نيز اينگونه بوده که چنين حمايتي را حتي از دولت بني صدر نيز دريغ نداشتهاند و در متن تنفيذ وي نيز آمده است. حال اينکه در سوي مقابل قدر اين حمايت دانسته نشده، بحث ديگري است.
حمايت رهبري باب نقد را نميبندد
از فرداي سخنراني آقا و اعلام حمايتشان از دولت – که البته بنا بر آنچه مرور کرديم، اتفاق جديدي نبود و مطابق مشي هميشگي رهبري صورت پذيرفت – رسانههاي حامي دولت کوشيدند اين حمايت را دليلي بر غيرمنطقي بودن انتقاد از دولت روحاني بدانند و از همين رو سيل حملات و فشارها عليه منتقدين دولت بالا گرفت. اما در سخنان رهبري براي نقد دولت ويژگيهايي ذکر شده است و همين نشان ميدهد که ايشان مخالف نقد دولت نيست: «نسبت به دولت کنوني هم نقد بايد منصفانه، محترمانه، دلسوزانه باشد؛ به معناي مچگيري، به معناي اذيت کردن نباشد.» از رهبري که همواره جوانان و کارشناسان را به نقد نهادهاي حکومتي دعوت ميکنند، بعيد است که حمايت خويش از دولت را چراغ سبزي براي بستهشدن باب نقد القا کنند؛ اول فروردين همين امسال ايشان فرمودند: «اعتقاد من اين است که مجموعه انقلابي کشور ـ که به حمدالله تعداد بيشماري از آنها در بين جوانهاي ما، در بين صاحبنظران ما، اساتيد ما، بزرگان ما، تحصيلکردههاي ما حضور دارند ـ ميتوانند با منطق محکم وارد ميدان بشوند، نقادي کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفي را به رخ ما مسئولان بکشانند. گاهي ميشود که مسئول، متوجه نيست چه دارد ميگذرد در متن جامعه، اما آن جوان در متن جامعه است، او ميفهمد.» چنانکه خود ايشان نيز در کنار حمايت هميشگي از دولت ها، هر جا کاستي و نابهجايي و نادرستي ديدهاند، خصوصي و عمومي آن را متذکر شدهاند و حتي در همين ديدار اخير هم نکاتي را به دولتمردان متذکر شدهاند. البته که نقد با ناسزاگويي و تهمتزني و سياهنمايي متفاوت است و بايد شرايط نقد، آنچنان که در کلام رهبري آمده است، رعايت شود.
حمايت مشروط
طبيعتاً حمايت رهبري از دولتها نميتواند دائمي و بيقيد و شرط باشد؛ چنانکه در متن تنفيذ احکام روساي جمهور مختلف ايران با عبارات مختلف اين مضمون آمده است که «بديهي است که آن رأي (رأي مردم) و اين تنفيذ تا هنگامي است که ايشان به تعهد در پيمودن صراط مستقيمي که تاکنون در پيش داشتهاند، يعني راه آرمانهاي نظام اسلامي و دفاع از حقوق ملت و ايستادگي در برابر زورگويان و مستکبران پايبند باشند که به کمک الهي چنين خواهد بود، انشاءالله.»
(از متن تنفيذ حکم حسن روحاني)
حسن روحاني خود نيز بر اين شرايط اشراف داشته و در اولين نشست هيئت وزيران پس از آن ديدار، ضمن آنکه حمايت مقام معظم رهبري را سرمايه بزرگي براي دولت دانست و با تأکيد بر اينکه بار سنگين اداره کشور نيازمند حمايت رهبري است، اظهار اميدواري کرد که «دولت با تبعيت کامل از رهنمودها و پاسخگويي به مطالبات ايشان، همواره از اين هدايت و حمايت برخوردار باشد.»
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ایران ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، ،
برچسبها: